جایگاه زیارت اربعین در متون حدیثی و فقهی
نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین محمدامین پورامینی
جایگاه زیارت اربعین در متون حدیثی و فقهی
امنیت، شرط استطاعت زیارت حج بیت است، اما برای زیارت امام حسین(ع) شرط نیست .
با وجود بیم و ترس از حکومت جائر، مردم از امام صادق(ع) سؤال میکردند که با وجود ترس از خبرچینان و عوامل حکومت، آیا به زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) برویم؟ حضرت میفرمودند: بروید.
در احادیث فراوانی از امامان معصوم به زیارت اربعین سفارش و به زمان و مکان استحباب آن اشاره شده است؛ به طوری که در مناسبتهای گوناگون به آن ترغیب و در حدیثی، یکی از نشانههای مؤمن شمرده شده است. این سفارشهای مؤکد از آنروست که پیش از شهادت امام حسین به هیچوجه اربعین جلوهای نداشته و اهلبیت خواستهاند به بهانههای گوناگون، ازجمله با تأکید بر زیارت اربعین، نام و یاد آن حضرت زنده نگه داشته شود. در بحث اربعین، اصل زیارت سیدالشهدا در این روز و مفاد زیارت اربعین اهمیت دارد و باید نه با نگاه صرفاً تاریخی، بلکه نگاهی معرفتشناسانه همراه باشد.
زیارت اربعین به قدری در پاسداشت مقام سیدالشهدا تأثیر داشته که زیارت اربعین که ابتدا به چند ده نفر محدود میشد، امروزه به حضور میلیونی زائران حسینی در کربلا تبدیل شده است. این نوشتار ضمن تاکید بر اهمیت زیارت اربعین، به جنبههای تاریخی و اعتقادی این زیارت نزد شیعیان پرداخته است:
جایگاه زیارت اربعین
اربعین یک نگاه تاریخی صرف نیست؛ بلکه نگاهی معرفتشناسانه است. ما نمیخواهیم به صورت صرفاً تاریخی به موضوع اربعین بپردازیم؛ بلکه با نگاهی معرفتشناسانه و با مراجعه به «زیارت اربعین» که سفارش اکید امام معصوم و حجّت خداست و با دقت در مضامین بلند آن که از امام صادق نقل شده، به آن میپردازیم. به این اعتبار، شیعه هویّت خود را نیز باید در اربعین جستوجو کند.
بحث اربعین ابعاد مختلفی دارد. یک بعد آن، اصل زیارت سیدالشهدا در این روز است. بُعد دیگر، مفاد زیارت اربعین است؛ چه آن زیارتی که از امام صادق نقل شده و چه زیارت منقول از جابر و مخصوصاً زیارتی که از زبان امام است، ابعاد بسیار عمیقی را در قالب زیارت فرموده است.
اهلبیت عصمت و طهارت: بر یادآوری مصائب حضرت سیدالشهدا به مناسبتهای گوناگون تأکید داشتند. بخشی از خطبههای حضرت زینب کبری و حضرت امام زین العابدین در کوفه و شام بیان مظلومیت سیدالشهدا و در حقیقت، روضهخوانی است. بعد که اهلبیت به مدینه بازگشتند، در آنجا هم مجلس عزای سیدالشهدا پیوسته ادامه داشت؛ به گونه ای که امام زین العابدین عزاداران را اطعام میکرد و این سنت در نزد شیعیان از ایشان به یادگار ماند. این مجلس عزا چندین سال به طور پیوسته ادامه داشت و یک سال آن، به صورت شبانهروزی بود و بنا بر نقلی دیگر تا سه سال بعد از واقعه عاشورا این مجلس عزا در مدینه برگزار میشد.۲ پس از ایشان، امام باقر وصیّت کردند که تا ده سال در منا روضه بخوانند.۳
در دوره امام صادق فضا بازتر شد و حتی سرودن شعر و مراثی نیز تشویق میشد و شعر نقش مهمی در ماندگاری واقعه کربلا و تحریک عواطف دارد. لذا حضرت افرادی مانند ابوعماره من شد،۴ جعفر بن عفان ۵ و ابوهارون مکفوف ۶ را تشویق میکند که برای حضرت اباعبدالله الحسین شعر بسرایند. در زمان امام رضا هم میبینیم که شاعرانی مانند مثل دعبل خزاعی برای سرودن اشعار عاشورایی مورد توجه حضرت قرار گرفتند. همچنین استمرار اقامه مجالس عزا در خانهها و بیان فضیلت شعر گفتن در رثای ابیعبدالله و رفتن به زیارت آن حضرت در هر شرایط و در مناسبتهای گوناگون و ترغیب به زیارت اربعین از ویژگیهای این دوران است.
عنوان «زیارت اربعین» به زمان امام صادق بازمیگردد و عجیب این است که با وجود بیم و ترس از حکومت جائر، مردم از امام سؤال میکردند که با وجود ترس از خبرچینان و عوامل حکومت، آیا به زیارت حضرت سیدالشهدا برویم؟ و حضرت میفرمودند که بروید.۸ این در حالی است که فقهای شیعه در مسئله حج، یکی از شرایط استطاعت را «تخلیه سرب» بیان فرمودهاند؛ یعنی باید امنیت باشد و اگر امنیت نباشد، استطاعت محقق نیست؛ اما در مورد زیارت سیدالشهدا حتی با نبود امنیت نیز مردم را ترغیب به زیارت میکردند.
از این گذشته، به مناسبتهای مختلف نیز ترغیب به زیارت آن حضرت شده است. در جلد ۱۴ وسائل الشیعه، در آخر کتاب حج، مناسبتهای زیارتی سیدالشهدا ذکر شده است ۹ که در این بخش، تنها به مناسبتها و ابواب آن در وسائل اشاره میکنیم:
استحباب تکرار زیاره الحسین؛ استحباب زیاره النساء؛ کراهت ترک زیارت الحسین؛ استحباب المشی إلی زیاره الحسین؛ باب استحباب الاستنابه فی زیارت الحسین
یا در مناسبتها و حالات گوناگون:
استحباب زیارت الحسین ولو رکب البحر؛۱۰ (یعنی حتی اگر ناگزیر از پیمودن دریا با کشتی باشید، باز زیارت سیدالشهدا مستحب است).
یا در مناسبتها و زمانهای خاص ۱۱ مانند:
استحباب زیارت الحسین لیله عرفه؛ فی اول رجب؛ فی النصف من شعبان؛ لیله النصف من شعبان بکربلاء؛ استحباب زیارت الحسین لیله القدر؛ لیله الفطر؛ لیله عاشورا؛ یوم الاربعین؛ استحباب زیارت الحسین کل لیله جمعه.
اما در خصوص روز اربعین در جلد ۱۴ وسائلالشیعه ۱۲ این باب را مییابیم: «باب تأکّد استحباب زیارت الحسین یوم الأربعین من مقتله و هو یوم العشرین من صفر». تأکّد استحباب را که در اینجا مطرح است، با آوردن روایاتی بیان میکند. روایت اول از امام حسن عسکری است که فرمود: «علامات المؤمن خمس، صلاه الخمسین، و زیارت الاربعین، والتختّم فی الیمین، و تعفیر الجبین، و الجهر به بسم الله الرحمن الرحیم»؛۱۳ نشانههای انسان مؤمن پنجت است: پنجاه رکعت نماز روزانه (نمازهای واجب و نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن و بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن. این روایت گرچه مرسل است، ولی بنا بر تسامح در ادله سنن و احادیث مَن بلغ در بحث مستحبات، مرسل بودن خبر، ضرری نمیرساند و مشکلی ایجاد نمیکند.
سپس روایت صفوان جمال را از امام صادق نقل و کیفیت زیارت اربعین را بیان میکند و بعد مطلبی است که از «مصباح المتهجد» نقل میکند.۱۵ فتوای صاحب وسائل در تیتر ابواب کتابش معلوم میشود و از اول تا آخر وسائل اینگونه است. در اینجا فتوایش اینطور است: «باب تأکّد استحباب زیارت الحسین یوم الاربعین».
این فضیلت زیارت اربعین از قدیم در کتابهای روایی مطرح بوده و همه جا در اهمیت و فضیلت زیارت اربعین امام حسین به همین روایت امام حسن عسکری که اصل آن در مزار شیخ مفید ۱۶ و دو کتاب شیخ طوسی (یعنی تهذیب الاحکام ۱۷ و مصباح المتهجد ۱۸) است، تمسک کردهاند.
شیخ مفید در کتاب مزار، عنوان «فضل زیارت الاربعین» دارد که این را بعد از «فضل زیارت امام حسین در روز عاشورا» قرار داده است و به همین حدیث امام حسن عسکری تمسک میکند.۱۹ شیخ طوسی نیز در کتاب «تهذیب الاحکام» به همین روایت تمسک میکند و در ضمن فضایل زیارت امام حسین همین روایت را میآورد.۲۰
همچنین شیخ طوسی در «مصباح المتهجد» میفرماید: «و یستحب زیارته فیه و هی زیاره الاربعین» بعد هم همین روایت امام حسن عسکری را بیان میکند و سپس روایتی از امام صادق ۷ در کیفیت زیارت دارد که در وسائل به آن اشاره میکند و همه خبر و زیارت را نمیآورد و فقط یک جملهاش را میآورد: «السلام علی ولیّ الله و حبیبه…»۲۲ اما در مصباح المتهجد کامل آمده است. در آنجا دارد که در روز اربعین و در وقت بلند شدن روز بگو:
«اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللهِ وَحَبیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللهِ وَنَجیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللهِ وَابْنِ صَفِیهِ، اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکرُباتِ، وَقَتیلِ الْعَبَراتِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیک وَابْنُ وَلِیک، وَصَفِیک وَابْنُ صَفِیک، الْفآئِزُ بِکرامَتِک، اَکرَمْتَهُ بِالشَّهادَهِ، وَحَبَوْتَهُبِالسَّعادَهِ، وَاَجْتَبَیتَهُ بِطیبِ الْوِلادَهِ، وَجَعَلْتَهُ سَیداً مِنَ السَّادَهِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَهِ، وَذآئِداً مِنْ الْذادَهِ، وَاَعْطَیتَهُ مَواریثَ الْأَنْبِیآءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّهً عَلى خَلْقِک مِنَ الأَْوْصِیآءِ، فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیک، لِیسْتَنْقِذَ عِبادَک مِنَ الْجَهالَهِ وَحَیرَهِ الضَّلالَهِ، وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا، وَباعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الأَْدْنى، وَشَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ، وَاَسْخَطَک وَاَسْخَطَ نَبِیک، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِک اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَهَ الْأَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبینَ النَّارَ، فَجاهَدَهُمْ فیک صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّى سُفِک فى طاعَتِک دَمُهُ، وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ، اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً، اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیک یا بْنَ سَیدِ الْأَوْصِیآءِ اَشْهَدُ اَنَّک اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ، عِشْتَ سَعیداً، وَمَضَیتَ حَمیداً وَمُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً، وَاَشْهَدُ اَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَک، وَمُهْلِک مَنْ خَذَلَک وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَک، وَاَشْهَدُ اَنَّک وَفَیتَ بِعَهْدِ اللهِ، وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیک الْیقینُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَک، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَک، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّهً سَمِعَتْ بِذلِک فَرَضِیتْ بِهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُک اَنّى وَلِىٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّک کنْتَ نُوراً فىِالْأَصْلابِ الشَّامِخَهِ وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَهِ، لَمْ تُنَجِّسْک الْجاهِلِیهُ بِاَنْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْک الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیابِها، وَاَشْهَدُ اَنَّک مِنْ دَعآئِمِ الدّینِ وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ، وَاَشْهَدُ اَنَّک الْأِمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ، الرَّضِىُّ الزَّکىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ الْأَئِمَّهَ مِنْ وُلْدِک کلِمَهُ التَّقْوى، وَاَعْلامُ الْهُدى، وَالْعُرْوَهُ الْوُثْقى، وَالْحُجَّهُ على اَهْلِ الدُّنْیا، وَاَشْهَدُ اَنّى بِکمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِیابِکمْ مُوقِنٌ، بِشَرایعِ دینى وَخَواتیمِ عَمَلى، وَقَلْبى لِقَلْبِکمْ سِلْمٌ، وَاَمْرى لِأَمْرِکمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتى لَکمْ مُعَدَّهٌ، حَتّى یاْذَنَ اللهُ لَکمْ، فَمَعَکمْ مَعَکمْ لامَعَ عَدُوِّکمْ، صَلَواتُ اللهِ عَلَیکمْ، وَعلى اَرْواحِکمْ وَاَجْسادِکمْ، وَشاهِدِکمْ وَغآئِبِکمْ، وَظاهِرِکمْ وَباطِنِکمْ، آمینَ رَبَالْعالَمین».۲۳
این زیارت مخصوص سیدالشهداء۷ در روز اربعین و معروف به «زیارت اربعین» است. سید ابن طاووس نیز در «اقبال الاعمال» فضلیت زیارت امام حسین۷ در روز بیستم ماه صفر را بیان کرده و به همان حدیث معروف امام حسن عسکری۷ تمسک میکند.۲۴ علامه حلی نیز در «منتهی المطلب» مینویسد: «و تستحب زیارته یوم الاربعین من مقتله و هو العشرون من صفر» بعد هم همین روایت علامات المؤمن خمس را بیان میکند.۲۵
شهید اول در کتاب مزار میگوید: «و منها زیاره الاربعین و یوم هو العشرون من صفر»۲۶ و کفعمی در دو کتابش «البلد الامین» و «المصباح» خود همین مطلب را آورده است. در «البلد الامین» مینویسد: «یستحب بالعشرین منه زیاره الحسین۷ و هی زیاره الاربعین»۲۷ و در مصباح نیز همین مطلب را آورده است.۲۸
علامه محمدتقی مجلسی (مجلسی اول) در «روضه المتقین» در فضل زیارت سیدالشهدا در روز اربعین به همین حدیث امام حسن عسکری تمسک میکند.۲۹ محمدباقر مجلسی صاحب بحارالانوار نیز در دو کتاب «بحارالانوار» و «ملاذ الاخیار» نیز چنین آورده است. در بحارالانوار زیارت اربعین را مطرح و تمسک به همین روایت امام عسکری۷ دارد۳۰ و در ملاذ الاخیار (که شرح بر کتاب تهذیب الاحکام است) نیز چنین آورده است.۳۱
اینکه مقصود از زیارت اربعین، خصوص زیارت امام حسین در روز اربعین است، به سبب شواهد متعددی از بیان علما از زمان شیخ مفید و شیخ طوسی تا زمان سید بن طاووس و بعد علامه حلی، شهید اول، کفعمی، شیخ حرّ عاملی، مجلسی اول و دوم است که ایشان همین معنا را از روایت فهمیدهاند. و از این بالاتر، زیارت اربعین طبق فرمایش حضرت امام حسن عسکری از جمله علامتهای مؤمن شمرده شده است. بنابراین شاید بتوان گفت که پیش از شهادت سیدالشهدا اصلاً اربعین جلوهای نداشته است. اربعین به معنای پاسداشت چهلمین روز حماسه کربلا و شهادت سیدالشهدا و یارانش مطرح شد و دشمنان هیچگاه نتوانستند آن را از بین ببرند؛ به گونهای که زیارت اربعین که ابتدا به چند ده نفر محدود میشد، امروزه به حضور میلیونی زائران تبدیل شده است.
این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که حتّی اگر جابر به کربلا نمیآمد، باز هم زیارت سیدالشهدا در روز اربعین مستحب بود؛ گرچه جابر هم یقیناً در آن روز آمده است؛ چون مفاد زیارت جابر بسیار والاست و معارف عالی دارد و مضمونی است که کاملا با عمق عقاید شیعه منطبق است و نشان از کمال معرفت جناب جابر بن عبدالله انصاری دارد و بعید نیست که جابر بن عبدالله، هم اصل زیارت را و هم توصیه به زیارت در روز اربعین را از ائمه گرفته باشد و از این رو سعی کرد تا خود را در اربعین به کربلا برساند. پس زیارت اربعین و استحباب زیارت سیدالشهدا۷ در روز اربعین ثابت است و بلکه به تعبیر دقیق شیخ حرّ عاملی شدت استحباب زیارت آن حضرت در روز اربعین ثابت است.
پس در روز اربعین دو جنبه هست: یکی اصل استحباب زیارت سیدالشهدا در این روز که دستور ائمه هدی است، و جنبه دیگر این است که جناب جابر در این روز موفق شد با عطیه به کربلا آید و به زیارت آن حضرت بشتابد.
خلاصه سخن اینکه: زیارت سیدالشهدا همیشه مستحب است، اما در اماکن خاص و اوقات خاص سفارش دوچندان به آن شده است و اهلبیت خواستهاند به بهانههای مخلتف نام و یاد آن حضرت زنده نگاه داشته شود. از این رو کاری کردند که در طول سال مردم به یاد سیدالشهدا باشند و با ایشان انس داشته باشند. حضور در آن مکان مقدس هم آثار و برکات ویژهای دارد؛ به اندازهای که امام هادی وقتی بیمار شدند، با اینکه خودشان امام و حجت خدا هستند، افرادی را به کربلا میفرستند تا برایشان دعا کنند.
سرانجام اینکه خود مکان و شرایط زمانی و مکانی یقیناً آثار خود را دارد و در اربعین، این استحباب مضاعف است؛ چون با هدایت اهلبیت به مرور به شعار شیعه تبدیل شده است.
پانویس
۱ . برقی، المحاسن، ص ۴۲۰، محمد امین الامینی، الایام الشامیه من عمر النهضه الحسینیه، ص ۴۶۷٫
۲ . قاضی نعمان مصری، دعائم الاسلام، ج ۱، ص۲۲۷٫
۳ . محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۱۱۷؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۲۵، ح۱٫
۴ . ابنقولویه قمی، کامل الزیارات، ص۲۰۹، ح۲۹۸٫
۵ . محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۲، ح ۱۶٫
۶ . کامل الزیارات، ص۲۰۸، ح۲۹۷ و ص۲۱۰، ح۳۰۱٫
۷ . اربلی، کشف الغمه، ج۳، ص۱۱۲؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص ۲۵۷٫
۸ . کامل الزیارات، ص۱۲۶ و ۱۲۷٫
۹ . وسائل الشیعه، ج۱۴، ص ۴۲۸ـ ۴۴۲٫
۱۰ . همان، ج۱۴، ص۴۵۸٫
۱۱ . همان، ص۴۵۹ـ ۴۷۹٫
۱۲ . همان، ص ۴۷۸، باب ۵۶ کتاب الحج ابواب مزار و مایناسبه.
۱۳ . همان، ص ۴۷۸، ح۱۹۶۴۳٫
۱۴ . همان، ص ۴۷۸، ح۱۹۶۴۴٫
۱۵ . همان، ص ۴۷۸، ح۱۹۶۴۵٫
۱۶ . شیخ مفید، المزار، ص ۵۲٫
۱۷ . شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۵۲، ح۲۰۱٫
۱۸ . شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ج ۲، ص ۷۸۸٫
۱۹ . المزار، ص ۵۲٫
۲۰ . تهذیب الاحکام، ج ۶، ص۵۲، باب ۱۶ باب فضل زیارته.
۲۱ . مصباح المتهجد، ج ۲، ص ۷۸۸٫
۲۲ . وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۷۸، ح۱۹۶۴۵٫
۲۳ . مصباح المتهجد، ج ۲، ص ۷۸۸٫
۲۴ . سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج ۳، ص ۱۰۰٫
۲۵ . علامه حلّی، منتهی المطلب، جلد ۱۳، ص ۲۹۵٫
۲۶ . المزار، ص ۱۸۷٫
۲۷ . تقیالدین ابراهیم کفعمی، البلد الامین، ص۲۷۴٫
۲۸ . تقیالدین ابراهیم کفعمی، المصباح، ص ۴۸۲٫
۲۹ . محمدتقی مجلسی، روضه المتقین، ج ۵، ص ۳۸۹٫
۳۰ . بحار الانوار، ج ۹۸، ص ۳۲۹، باب ۲۵٫
۳۱ . محمدباقر مجلسی، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، ج ۹، ص 125
نظرات شما عزیزان: